خیلی باحاله ها .. به همین راحتی
راستش ذوق زده شدم هنوز نمی دونم چی باید بنویسم مثل بچه ای که برای اولین بار دیکته ای مینویسه و معلمش بهش میگه که درسته
الان از پیش سعید اومدم شیکاگو را دیدم ...... خیلی حال داد
مانی زنگ زد بعد از یکسال .... فکرشو بکن دقیقاً یکساله که همدیگرو ندیدیم
دلم میخاد چیزهای بیشتری از این داستان بدونم .... ولی خوب تا همین جاش هم کلی هنر کردم
یه دونه لینکم بزاریم اینجا حداقل واسه امتحان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر